هیچ وقت خاصی برای موسیقی نذاشتم و آنچنان سمتش نرفتم. می دونم این یه ضعفه ولی خب تا حالا برای رفعش تلاشی نکردم. سه روز پیش انیمه " جنگل پیانو" رو دیدم. هر ثانیه انیمه پره از آهنگ های شوپن. محصورم کرده بود. رفته بودم تو یه خلسه خاصی. یه خلسه شیرین. تموم که شد رفتم دنبال آهنگ هاش و لعنتی من چه دنیایی رو تا حالا نادیده گرفته بودم.

حیفم میاد تنهایی گوش کنم.

اتود انقلابی( می گن موقع اولین بمباران آلمان به لهستان این آهنگ آخرین برنامه پخش شده از رادیو ورشو بوده)

پولونز قهرمانی(فایل تصویری شو گذاشتم چون واقعا قشنگه. پیانیستش ولادیمیر نمیدونم چی چیه)

قطرات باران

اون دو تای اول برای الی جون گذاشتم. خودم حال می کردم باهاشون. می گفت این جور آهنگ ها منو اذیت می کنه. تو دوست داری چون ذهنت شلوغه و دنبال چند ثانیه نت آروم می گردی. 

راست می گفت چون دقیقا با نت های آرومش بعد از کلی آشفتگی کیف می کردم. 

شوپن از معدود موسیقی دان هاییه که فقط با حدود سی کنسرت شهرت جهانی پیدا می کنه. جالبه که شوپن آهنگ میسازه و ساخته هاش رو میده به دوستش فرانتس لیست تا بنوازه. در یه کنسرت مشترک که با هم داشتن وقتی بعد از اجرا متوجه میشه حضار بیشتر از اینکه اونو تشویق کنن، فرانتس نوازنده رو تحسین می کنن، دیگه تو سالن های بزرگ کنسرت اجرا نکرد و بعد از اون فقط ۳ تا کنسرت دیگه اونم به صورت خصوصی داشت.

شوپن همیشه به فرانتس و تواناییش در نواختن غبطه می خورد. 

یه جورایی درکش می کنم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها